Friday, December 4, 2009

مظالم ارمنى















ويژه كشتار توركهاى آزريجان جنوبى توسط قوا و دستجات ارمنى-آسورى در سالهاى جنگ جهانى اول
قوميتگرائى بنيادگراى ارمنى سه مشخصه عمده دارد: 
الف- همكارى با دولتهاى استعمارى-مسيحى غرب بر عليه همسايگان تورك و مسلمان؛ 
ب- توسعه طلبى مدام ارضى٬ چشمداشت مستمر به سرزمين ملل مجاور و اشغال عملى خاك آنها؛ 
ج- استفاده گسترده و بیرحمانه از خشونت٬ ترور٬ اخراج جمعى٬ كشتارهاى گروهى اهالى غيرمسلح و نسل كشي.
با رو به افول گذاردن قدرت دولت عثمانى در اواخر قرن نوزده و اوايل قرن بيستم٬ رهبران ارمنى با حمايت و تحريك دول امپرياليستى-مسيحى روسيه٬ فرانسه٬ بريتانيا٬ يونان٬ آمريكا٬ ايتاليا٬ آلمان و ميسيونرهاى مذهبى٬ در صدد تجزيه قلمرو شرقى تورك نشين و مسلمان نشين آناتولى عثمانى (آزربايجان توركيه)٬ اشغال مناطق جنوبى قفقاز و تاسيس دولتى ارمنى-مسيحى در اين مناطق بر آمدند. سياست تشكيل دولتى مسيحى در مناطق تورك نشين شرق آناتولى و جنوب قفقاز (آزربايجان تاريخى) يكى از دو محور عمده طرحهاى دول استعمارى براى ضربه زدن و درهم كوبيدن دولت توركى عثمانى از جبهه شرق بود (محور ديگر اين سياست ضد توركى امپرياليستى٬ ساقط نمودن دولت توركى-آزربايجانى قاجار و تاسيس دولتى فارس و قوميتگرا در ايران بود). يكى از انگيزه هاى دول استعمارى-مسيحى غربى براى تجزيه و ساقط نمودن دولت عثمانى٬ انتقامجويى از شكست خود در جنگهاى صليبى و از دست دادن قسطنطنيه و خواست تسلط دوباره بر آن و ... بود. ارمنيان نيز كه خواستار ايجاد دولتى ارمنى در مناطق شرقى اين كشور بودند٬ درصدد برآمدند تا با استفاده هر چه بيشتر از وضعيت ضعيف دولت عثمانى٬ درگيرى آن در جنگى در هفت جبهه مختلف٬ يارى بی حد دول استعمارى-مسيحى غرب و احساسات و تعصبات دينى غربيان و اروپائيان٬ تا آنجا كه ممكن است خاك و سرزمين هر چه وسيعترى از شرق توركيه - جنوب قفقاز (آزربايجان تاريخى) را به اشغال خود در آورده و به دولت وعده داده شده ارمنستان بزرگ الحاق نمايند.
روسها همواره ارامنه را به چشم يكي از وفادارترين قومها به خود نگريسته اند و اين قوم مانند امروز در گذشته نيز در سياستهاى استعمارى روسيه در منطقه جايگاه و وزنه ويژه اى داشته است. در جنگهاى بين روسيه تزارى و ارتش دولت توركى-آزربايجانى قاجار٬ ارمنيان هر دو سوى ارس(آراز) در صف روسيه تزارى و به عنوان ستون پنجم آن دولت عمل كرده٬ در شكست ارتش قاجارى٬ اشغال جنوب قفقاز و تجزيه ايران و آزربايجان نقش كليدى بازى نموده بودند. ارمنيان همكارى و وابستگى به روسيه تزارى در اشغال شرق توركيه را نيز هرگز انكار نكرده اند. با شروع جنگ جهانى اول، نيروهاى مسلح و دسته جات شبه نظامى ارمنى (مانند جنگهاى سالهاى ١٨٢٨ ٬ ١٨٥٤ ٬ ١٨٧٧) از سوى شرق همراه ارتش دولت روسيه تزارى٬ به اراضى توركيه عثمانى هجوم آوردند. در سال ١٩١٥ ارتش مهاجم روسيه با راهنمايى و يارى ارمنيان خاك عثمانى به عنوان ستون پنجم روسيه تزارى و گشوده شدن دروازه هاى شرقى امپراتورى در نتيجه اقدامات اين گروه٬ موفق به اشغال شرق آناتولى گرديد.
آزربايجان زخمى 
اما هنوز مانعى عمده در راه تاسيس دولت ارمنى در شرق آناتولى و همچنين در جنوب قفقاز وجود داشت: ارمنیيان با آنكه در بسيارى از شهرستانهاى عثمانى و مخصوصا استانبول پخش شده بودند (وضعيتى شبيه پراكندگى ارمنیيان در ايران امروز) اما در هيچيك از شهرستانهاى عثمانى داراى اكثريت مطلق نبودند. پرفسور ژوستين مك كارتى (Justin McCarthy) استاد دانشگاه لوئيس ويل كنتاكى ايالات متحده آمريكا٬ متخصص مردمنگارى تاريخى٬ مىگويد: "علیرغم وجود ارمنيه در نقشه هاى قرن نوزده و موضعگيريهاى سياستمداران اروپائى٬ در خاك عثمانى٬ در جهان خارج و عالم واقع هرگز ارمنيه اى٬ نه به لحاظ جمعيتى و نه به لحاظ ادارى-سياسى وجود نداشته است". وى در مقاله خويش "ارمنيان در امپراتورى عثمانى" نقشه هاى توزيع جمعيتهایى را نشان میدهد كه در آنها به سالهاى ١٩١٢ جمعيت ارمنى (اعم از گريگورى٬ كاتوليك و يا پروتستان) در همه شهرستانهاى آناتولى اقليتى مجزاست و میگويد "اگر همه ارمنيان جهان هم به شش شهرستان مورد ادعاى ايشان مهاجرت میكردند٬ باز هم اكثريت را مسلمانان (توركها) تشكيل مىدادند".
راه حلى كه ارمنيان براى حل اين معضل انتخاب نمودند عبارت بود از پاكسازى فيزيكى شرق توركيه و جنوب قفقاز از توركان-مسلمانان با كشتار جمعى٬ نسل كشى و اخراج گروهى آنها. با حمله و ورود ارتش روسيه تزارى به خاك عثمانى و اشغال نمودن نواحى شرقى آناتولى كه در آنجا اكثريت مطلق با توركها بود٬ ارمنيان و دستجات مسلحشان در صفوف نيروهاى اشغالگر تزارى٬ آغاز به كشتار جمعى و نسل كشى توركها و مسلمانان به منظور تغيير بافت قومى منطقه نمودند. با انجام پی درپى قتل عامهاى از پيش طراحى شده بیشمار٬ ارمنیيان درصدد بودند تا پيش از الحاق قطعى اين مناطق به دولت مستقل ارمنستان آينده٬ از طرفى تا آنجائيكه ممكن بود جمعيت تورك- مسلمان آن را با كشتار مستقيما كاهش دهند٬ و از طرف ديگر توده تورك وحشتزده و غافلگير شده٬ بی دفاع و پريشان باقى مانده را مجبور به فرار از منطقه نموده و بدين ترتيب اكثريت جمعيتی اى را كه فاقد آن بودند بدست آورند. هدف غائى ارمنيان٬ طبق اسناد موجود خودشان٬ اين بود كه در ناحيه ارس-ايروان و الويه ثلاثه (قارس-آرداهان-باتوم) يعنى منطقه اى تماما تورك (آزربایجانی) نشين جزء آزربايجان ائتنيك٬ حتى يك تورك مسلمان (آزربایجانی) باقى نگذارند. سياست تغيير تركيب ملى مناطق تورك نشين با كشتار گروهى و نسل كشى سيستماتيك اهالى در منطقه هاى قبلا اشغال شده٬ سياستى است كه ارمنيان در سده پيش اقلا چهار بار و با موفقيت بر عليه توركان آزربایجان اعمال نموده اند. (تاكتيك نسل كشى توركان آزربايجان و آناتولى توسط ارمنیها الهام بخش نيروهاى صهيونيستى در اشغال اراضى عرب نشين فلسطين و بعدها صربها در بوسنى و كوسووا و .... بوده است):
١- در آغاز قرن- سالهاى جنگ اول در شرق توركيه (آزربايجان توركيه): ايگدير٬ قارس٬ آرداهان٬ ارزروم٬ ارزينجان٬ سارى قاميش٬.... 
٢- در همان سالها در آزربايجان جنوبى (ايران): اورميه(اورمو)٬ سلماس٬ خوى٬ سولدوز٬ ماكو٬ مرند٬ .... 
٣- در آغاز قرن- سالهاى جنگ اول در آزربايجان شمالى: ايروان٬ باكو٬ شوشا٬ نخجوان.... 
٤- در سالهاى اخير در قره باغ و نواحى مجاور آن در آزربايجان شمالى: قاراباغ٬ خوجالى٬ كلبجر.... 
فجيعترين قتل عامهاى انجام شده در آناتولى توسط ارمنیيان در ساحه آزربایجان  و به طور مشخص در قستمهاى شرق توركيه (آزربايجان توركيه) انجام گرفته است. از سال ١٩١٥ تا پايان سال ١٩٢٠ بيش از شش صد هزار تن از توركهاى منطقه٬ از زن و كودك و پير و جوان در قفقاز جنوبى و در نواحى مجاور آن در شرق توركيه تحت اشغال روسيه (باكو٬ ايروان٬ قارس٬ شاه تختى٬ زنگه زور٬ نخجوان٬ ايغدير٬ سردارآباد٬ سارى قاميش٬ آرداهان٬ باتوم...) توسط ارتش ارمنى-تزارى و شبه نظاميان ارمنى به فجيعترين وضع ممكنه قتل عام و كشتار گرديدند. بسيارى شكنجه شده و اعضاء اجسادشان پاره پاره شد. (به عنوان مثال طبق اسناد آرشيو دولتى عثمانى و در اين(http://www.ermenisorunu.gen.tr/turkce/katliamlar/tablolar.html) آدرس ليست ٨٩٬٥٠٠ از كشته شدگان توسط ارمنىها در شهرستان قارس آمده است). آنانى كه جان سالم بدر برده بودند از سرزمين خود اخراج گرديدند. صدها ده و روستا از طرف دسته هاى مسلح ارمنى به رهبرى آندرانيك و باپون و ديگران غارت و به آتش كشيده شدند و به ويرانه اى تبديل گرديدند

No comments:

Post a Comment